ترنم سپید

نغمه های دل

ترنم سپید

نغمه های دل

شعری از استاد راهی

این شعر از استاد راهی هم بسیار زیباست : 

آغوشی که برای تو گشودم 

 زانوانم را بغل کرد

شعر جدید

چقدر ساده بود 

ساده وبیرنگ 

طرح بازی نگاهها، روی بوم نقاشی

شعری از دوستی ناشناس

چند روز پیش شعر کوتاهی خواندم که نمی دانم از چه عزیزی بود، اما به دلم نشست. حال با کسب اجازه از آن دوست ناشناس آن را می نویسم : 

بوی خمیازه در سکوتت مُرد

به نگاهم کمی بدهکاری

توی آغوش من دوباره ببار

تو از این ابر ها چه کم داری؟

تبسم خورشید پژمرد  

خاک یخ بست 

زمان قحطی رویش ، چقدر نزدیک است 

زمان وزش بادهای پائیزی است