ترنم سپید

نغمه های دل

ترنم سپید

نغمه های دل

شعر جدید

چقدر ساده بود 

ساده وبیرنگ 

طرح بازی نگاهها، روی بوم نقاشی

شعری از دوستی ناشناس

چند روز پیش شعر کوتاهی خواندم که نمی دانم از چه عزیزی بود، اما به دلم نشست. حال با کسب اجازه از آن دوست ناشناس آن را می نویسم : 

بوی خمیازه در سکوتت مُرد

به نگاهم کمی بدهکاری

توی آغوش من دوباره ببار

تو از این ابر ها چه کم داری؟

تبسم خورشید پژمرد  

خاک یخ بست 

زمان قحطی رویش ، چقدر نزدیک است 

زمان وزش بادهای پائیزی است

نیمکت

گیسوان نرم بید، آرام  

می لغزد به روی شانه های سرد یک نیمکت   

نیمکت اما نشسته در انتظار گرمی اندام یک بیگانه  

نیمکت خالی شده انگار، جایگاه بازی گنجشکهای شاد

کارگاه شعر سپید

با سلام به همه دوستان عزیز؛ 

می خواستم بگم که مرکز ادبی قلمستان برای کلاس های شعر سپید در ترم پائیز ثبت نام می کنه، با حضور استاد راهی که از شاعران خوب معاصر هستن. 

علاقه مندان می تونند برای ثبت نام اقدام کنن. 

از توجه شما ممنون