ترنم سپید

نغمه های دل

ترنم سپید

نغمه های دل

شعری از فروغ

زندگی 

آه ای زندگی منم که هنوز
با همه پوچی از تو لبریزم
نه به فکرم که رشته پاره کنم
نه بر آنم که از تو بگریزم 

همه ذرات جسم خاکی من
از تو، ای شعر گرم، در سوزند
آسمانهای صاف را مانند
که لبالب ز بادهء روزند 

با هزاران جوانه می خواند
بوتهء نسترن سرود ترا
هر نسیمی که می وزد در باغ
می رساند به او درود ترا 

من ترا در تو جستجو کردم
نه در آن خوابهای رویایی
در دو دست تو سخت کاویدم
پر شدم، پر شدم، ز زیبائی 

پر شدم از ترانه های سیاه
پر شدم از ترانه های سپید
از هزاران شراره های نیاز
از هزاران جرقه های امید 

حیف از آن روزها که من با خشم
به تو چون دشمنی نظر کردم
پوچ پنداشتم فریب ترا
ز تو ماندم، ترا هدر کردم 

غافل از آن که تو بجائی و من
همچو آبی روان که در گذرم
گمشده در غبار شوم زوال
ره تاریک مرگ می سپرم 

آه، ای زندگی من آینه ام
از تو چشمم پر از نگاه شود
ورنه گر مرگ من بنگرد در من
روی آئینه ام سیاه شود 

عاشقم، عاشق ستارهء صبح
عاشق ابرهای سرگردان
عاشق روزهای بارانی
عاشق هر چه نام تست بر آن 

می مکم با وجود تشنهء خویش
خون سوزان لحظه های ترا
آنچنان از تو کام می گیرم
تا بخشم آورم خدای ترا!


نظرات 2 + ارسال نظر
حسین جمعه 28 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:28 ب.ظ http://1w1p.blogsky.com

سلام
خوبین حاج خانوم؟
من برگشتم.
نتونستم نت رو ترک کنم.
امیدوارم مثل همیشه کمکم کنین که مطلبای خوب بنویسم.

ضمنا تو این شبا بدجور به دعا نیاز دارم.
مطمئنا از لطف خداست که نیاز من به دعا و اراده خدا همزمان شده با این روزا و شبها.
از شما و حتما حتما از مادر بزرگوارتون که مطمئنم پیش خدا جایگاه خوبی دارن میخوام که دعام کنین تا قدمهامون تو راه خدای مهربون باشه و هر اتفاقی که برامون پیش میاره ما رو به اون نزدیکتر کنه.
ممنونم

سلام دوست خوبم؛

از شنیدن این خبر بی نهایت شاد شدم. منتظر نوشته های قشتگتون هستم

سکوت!!! شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:54 ق.ظ

باد تند!

باد کند ذهن!

لحظه ای بایست

من درمیانچهار راه

بی لباس وبی چراغ مانده ام

سلام دوست عزیز،

شعر زیبایی بود.

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد