-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 28 شهریورماه سال 1389 08:47
باران ببارد یا نبارد زیر چتر ، با تو خیس خیس می شوم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 28 شهریورماه سال 1389 08:41
خدایا! حکمت قدمهایی که برایم برمیداری، بر من آشکار کن؛ تا درهایی که به سویم میگشایی، ندانسته نبندم و درهایی را که به رویم می بندی، به اصرار نگشایم.
-
بهار نزدیک است ...
یکشنبه 28 شهریورماه سال 1389 08:38
بهار نزدیک است ... کوله بارش را باز می بندد زمستان می نشیند منتظر در ایستگاه زندگی آرام بهاران باز نزدیک است و رویش می شمارد لحظه های سنگی دوری ز آواز بهاران را درخت سیب می بندد به سر تاجی و می خواند حدیث تازه گشتن را و سرسبزی غزل خوان می دمد رنگی دگر این باغ و بستان را جهان در انتظار ناب آغازی مجدد، می کند بر تن...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 28 شهریورماه سال 1389 08:27
کاش سقف آسمانم دودکش داشت چقدر دلم هوای تازه می خواهد
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 24 شهریورماه سال 1389 08:28
مسیر هر روزه ام در خیابان سائیده شد زیر گامهای تکرار نگاهم را اما تازه نگه می دارم به شنگفرشها
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 23 شهریورماه سال 1389 15:04
اشکهای درخت فروریخت با نخستین سیلی باد پاییزی
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 23 شهریورماه سال 1389 14:50
سلام به همه دوستان عزیز